هر دو طرف مواضعي را با انگيزه مشترك اما مواضع ، اهداف و ابزارهاي متفاوتي مديريت مي كنند كه آينده آن براي هيچ كس مشخص نيست. ترس از بازگشت رژيم طالبان در افغانستان ، علاوه بر رنجي كه بر مردم آن كشور وارد مي كند ، منطقه و جامعه بين المللي را آشفته كرده است. …
بازي پليس خوب، پليس بد با طالبان https://dibarooz.ir/بازي-پليس-خوب،-پليس-بد-با-طالبان/ ديباروز Tue, 31 Aug 2021 22:18:30 0000 عمومي https://dibarooz.ir/بازي-پليس-خوب،-پليس-بد-با-طالبان/ هر دو طرف مواضعي را با انگيزه مشترك اما مواضع ، اهداف و ابزارهاي متفاوتي مديريت مي كنند كه آينده آن براي هيچ كس مشخص نيست. ترس از بازگشت رژيم طالبان در افغانستان ، علاوه بر رنجي كه بر مردم آن كشور وارد مي كند ، منطقه و جامعه بين المللي را آشفته كرده است. …
هر دو طرف مواضعي را با انگيزه مشترك اما مواضع ، اهداف و ابزارهاي متفاوتي مديريت مي كنند كه آينده آن براي هيچ كس مشخص نيست.
ترس از بازگشت رژيم طالبان در افغانستان ، علاوه بر رنجي كه بر مردم آن كشور وارد مي كند ، منطقه و جامعه بين المللي را آشفته كرده است. اما نحوه تعامل قدرتهاي شرقي و غربي با واقعيت كنوني در افغانستان به گونه اي است كه مي توان به ساده ترين معنا گفت. روسيه و چين در تلاش هستند تا فرصتي براي بازگشت طالبان به قدرت ايجاد كنند كه مي تواند فرصت هاي استراتژيك را براي آنها فراهم كند. در همين حال ، متحدان غربي واشنگتن هنوز در شوك ناگهاني خروج آمريكا از افغانستان و سقوط زودهنگام دولت آمريكا قبل از خروج ارتش هاي طرفدار اين كشور هستند. به همين دليل ، دو نظر در مورد تحولات افغانستان اتخاذ شد. قدرت هاي شرقي خود را رويكردي بسيار مثبت و دلگرم كننده براي بازگشت طالبان مي دانند. ديدگاه ديگر اين است كه آنها با رويكردي منفعلانه سعي مي كنند شرم خود را از اينكه نمي توانند يك دولت مشروع در افغانستان نهادينه كنند و مرزهاي خود را از خطر گسترش تروريسم و هجوم پناهندگان حفظ كنند ، توجيه كنند.
انگيزه ها و احساسات لهستان شرقي و غربي در رفتار آنها با طالبان مشترك است. هر دو تغيير وضعيت در افغانستان را تهديدي بالقوه و قريب الوقوع مي دانند. بازگشت طالبان آغاز دور جديدي از ناآرامي ها در نزديكي نيروهاي امنيتي روسيه و چين است. به همين ترتيب ، منافع اقتصادي و ژئوپليتيكي قدرتهاي غربي در خاورميانه تهديد شده است. بنابراين ، استقرار رژيم طالبان آميخته با ريشه هاي القاعده و داعش همه را در موقعيتي نگران كننده قرار مي دهد. مسكو و پكن روابط نزديك خود را با طالبان در نيمه دوم دهه 1920 آغاز كردند و واقع بينانه پيش بيني كردند چه اتفاقي به زودي در افغانستان رخ خواهد داد. به گفته رهبران روسيه و چين ، ايجاد شكاف بين طالبان و حمايت جناح هاي متقابل در اين جنبش تروريستي مي تواند بستري را فراهم آورد كه با تحمل احياي حتمي طالبان ، مي تواند موقعيتي را ايجاد كند كه روسيه را به هم نزديك كند. به در يك طرف. كمك به اقيانوس هند به عنوان يك هدف استراتژيك از سوي ديگر ، با كمك و به رسميت شناختن طالبان در درون يك سيستم سياسي ، تهديدهاي امنيتي از مرزهاي نزديك خود ، به ويژه تاجيكستان ، تركمنستان و ازبكستان را خنثي مي كند. به همين ترتيب ، چين با بازسازي جاده ابريشم و بهره برداري از منابع معدني افغانستان قادر خواهد بود به اهداف هژموني اقتصادي و در نتيجه سياسي خود برسد. علاوه بر اين ، طالبان ، كه توسط پكن به رسميت شناخته شده است ، مي تواند از گسترش تهديد جنبش هاي اسلام گرا در مرز خود با افغانستان جلوگيري كند. بنابراين ، از روز اول مذاكرات صلح در دوحه ، روسيه و چين ماموريت خود را در مورد تحولات در افغانستان مشخص كردند. ديدار دوستانه مقامات طالبان با وزراي خارجه روسيه و چين در مسكو و پكن اين واقعيت را آشكار كرد كه قدرت هاي شرقي قبلاً تصميم خود را گرفته بودند.
دولت گبدن همان سياستي را دنبال كرد كه دونالد ترامپ در آغاز مذاكرات با طالبان آغاز كرده بود. با اين تفاوت كه هدف ترامپ نزديك كردن تهديدها به بدنه قدرت هاي شرقي رقيب بود. با اين حال ، بايدن به گونه اي عمل كرده است كه تخم مرغ ها در سبد روس ها و چيني ها گذاشته مي شوند. اروپايي ها همچنين پس از خروج ايالات متحده از برجام ، دومين ضربه يك جانبه را به واشنگتن متحمل شدند. اروپا بار ديگر در وضعيت ركود و انفعال قرار گرفت. با خروج همزمان نيروهاي آمريكايي از افغانستان ، آنها نه تنها وضعيت را در اختيار مخالفان شرقي خود قرار دادند ، حتي در كوتاه مدت ، بلكه تنها مخالفت و تهديدهاي شفاهي خود را عليه طالبان ابراز كردند. آنچه مهم است اين است كه مخالفت با يك رويداد يك چيز است و نداشتن سياست در مورد آن يك چيز ديگر است. اكنون اروپا در چنين وضعيتي قرار دارد.
مسكو و پكن نيز آگاهي خود را در مورد رويكرد خود در قبال طالبان افزايش داده اند. آنها ، مانند احزاب غربي ، همچنان از به رسميت شناختن طالبان طفره مي روند و اين كار را با شرايطي كه قبلاً توسط طالبان وعده داده شده بود به تعويق انداخته اند. بنابراين ، مسكو و پكن ، از يك سو ، در تعامل مثبت با طالبان هستند. از سوي ديگر ، ديگر به مخالفان غربي آنها آسيب نرساند.
آينده افغانستان در هاله اي از ابهام قرار دارد: رقابت در داخل طالبان. آينده جنبش هاي القاعده و داعش در افغانستان ؛ مقاومت مدني و نظامي مردم اين كشور در برابر حكومت طالبان ؛ توانايي طالبان براي تشكيل دولت موجود ، توانايي جامعه بين المللي براي مقابله با وضعيت افغانستان و سرانجام روند عملكرد ساير همسايگان كشور متغيرهايي هستند كه مي توانند به تنهايي بر تحولات آينده تأثير بگذارند. آنچه اكنون صادق است اين است كه طالبان چتر خود را به افغانستان كشانده اند و قدرتهاي شرقي و غربي هنوز اخلاق خوب و بد پليس را براي طالبان نشان مي دهند.
- شنبه ۱۳ شهریور ۰۰ | ۱۰:۳۹ ۱۳ بازديد
- ۰ نظر