در حالي كه طبق آمارهاي رسمي ، ايران از سال 2001 در موقعيت “پنجره جمعيتي” قرار دارد و بيش از دو سوم جمعيت كشور در سن كار ، يعني از 15 تا 64 سالگي هستند و در نتيجه طلايي منحصر به فرد را ارائه مي دهد. فرصت براي اقتصاد ايران است ، اما مطالعات نشان …
۷/۵ ميليون ايراني نيمهشاغل هستند https://dibarooz.ir/۷-۵-ميليون-ايراني-نيمهشاغل-هستند/ Sat, 02 Oct 2021 12:46:14 0000 اقتصادي https://dibarooz.ir/۷-۵-ميليون-ايراني-نيمهشاغل-هستند/ در حالي كه طبق آمارهاي رسمي ، ايران از سال 2001 در موقعيت “پنجره جمعيتي” قرار دارد و بيش از دو سوم جمعيت كشور در سن كار ، يعني از 15 تا 64 سالگي هستند و در نتيجه طلايي منحصر به فرد را ارائه مي دهد. فرصت براي اقتصاد ايران است ، اما مطالعات نشان …
در حالي كه طبق آمارهاي رسمي ، ايران از سال 2001 در موقعيت “پنجره جمعيتي” قرار دارد و بيش از دو سوم جمعيت كشور در سن كار ، يعني از 15 تا 64 سالگي هستند و در نتيجه طلايي منحصر به فرد را ارائه مي دهد. فرصت براي اقتصاد ايران است ، اما مطالعات نشان مي دهد كه ما نتوانسته ايم از اين وضعيت در توسعه اقتصادي كشور استفاده كنيم ، بار نيروي كار را كاهش دهيم و معيشت خانواده ها را بهبود بخشيم.
به گزارش ديباروز ، روزنامه فرهيختگان نوشت: «در اين شكست تحريم ها و تاج گذاري ، اين نيز به اين دليل است كه تعداد كاركنان كشور در تابستان 1400 حدود 23 ميليون و 500 هزار نفر ثبت شده است. با وجود افزايش نسبت به بهار ، اما نه هنوز در سال 1998 و قبل از آن است ، اما فاصله زيادي دارد. مروري بر داده هاي اطلاعاتي نيروي كار ايران ، كه ديروز توسط مركز آمار منتشر شد ، شامل دو پيام مهم است:
1. تنها مي توان با افزايش جمعيت فعال به 37 ميليون و 100 هزار نفر ، نرخ بيكاري را به يك رقمي و اعداد بي سابقه نسبت به سالهاي گذشته كاهش داد و در واقع بسياري از مردم از يافتن شغل و عدم مشاركت در كار نااميد شده اند. اقتصاد كشور
2. يك نكته مهم و منحصر به فرد كه هنوز به آن توجه نشده است ، تعداد ساعات كار كاركنان است كه مي تواند برداشت جالبي باشد. حدود 7.424 ميليون كارمند كمتر از 44 ساعت در هفته كار مي كنند كه نسبت به گذشته افزايش داشته است. اكثر اين افراد به دليل فعاليت در بخش غيررسمي اقتصاد ، كاهش ساعات كار و البته دستمزد خود به صورت ساعتي و روزانه مشغول به كار هستند. در واقع اين افراد به دليل رفاه ايده آل تصميم به كاهش ساعات كار خود نگرفتند ، اما وضعيت اقتصادي كشور اين تصميم را بر آنها وا داشت. اين افراد از مزاياي شغل ثابت مانند بيمه ، دستمزد كامل و غيره محروم هستند.
كاهش 1.3 ميليون نفر در تعداد كاركنان
بر اساس گزارش مركز آمار ايران ، در تابستان امسال تعداد كاركنان 15 سال به بالا در كشور به 4 ميليون و 405 هزار نفر رسيد كه نسبت به تابستان سال 1999 حدود 1 ميليون و 310 هزار نفر كاهش يافته است. همچنين ، تعداد افراد شاغل در تابستان امسال به ترتيب حدود 500 و 400 هزار نفر كمتر از تعداد افراد شاغل در تابستان 1997 (23.9 ميليون نفر) و تابستان 1996 (23.8 ميليون نفر) است. اما مروري بر داده هاي آماري مركز آمار ايران نشان مي دهد كه تعداد كاركنان 23.4 ميليون نفر در تابستان امسال در مقايسه با 22.29 ميليون نفر در بهار امسال افزايش حدود 600000 نفر را نشان مي دهد كه مي تواند براي برخي اشتغال را افزايش دهد. كشاورزي و فعاليت كارگران اين بخش در تابستان و تا حدي نشان دهنده كاهش نسبي آثار ويروس كرونا بر مشاغل كشور است. با توجه به اشتغال در بخشهاي مختلف اقتصادي ، آمارها نشان مي دهد تابستان امسال از 23.5 ميليون كارگر در ايالت ، 17.3 درصد در بخش كشاورزي ، 33.7 درصد در صنعت و 48.8 درصد در بخش خدمات فعال بوده اند. لازم به ذكر است كه اين ميزان در تابستان سال گذشته به ترتيب 5/18 ، 4/33 و 1/48 درصد بوده است. اين داده ها تأييد مي كند كه تابستان امسال و پس از كاهش اثرات كرونا ، سهم بخش خدمات كه بيشتر تحت تأثير ويروس كرونا قرار گرفت (تعطيلي نسبي گردشگري و غيره) حدود يك درصد افزايش يافت و سهم كشاورزي و صنعت 1.2 درصد و 0.3 درصد اضافه شد. آنچه مشخص است بازگشت بخش خدمات در كشور با تعديل تأثير كرونا است كه در آمار رشد اقتصادي بهار 1400 نيز منعكس شد. از سوي ديگر ، هنوز به نظر مي رسد كه عدم تعديل افزايش قدرت ، به شرط كاهش دستمزد و برخي قوانين دولتي بر اساس حفظ اشتغال ، از جمله دلايل افزايش سهم صنعت از اشتغال است. اما نكته مهم ديگر افزايش اشتغال به دليل ضرورت هاي جديدي است كه به دليل شيوع كرونا در كشور بوجود آمده است. توليد انواع تجهيزات و ملزومات پزشكي ، بهداشتي و درماني در دوران كرونا همانند منابع فوق الذكر است.
كاهش بيكاري به طور مصنوعي
مطالعه تعداد كارگران فصلي و بيكاران كشور در طول هجده فصل گذشته نشان داد كه تعداد شاغلان از حدود 23.8 ميليون نفر در تابستان 1997 به 24 ميليون نفر در تابستان 1998 و به 24.8 ميليون نفر در تابستان افزايش يافته است. به تابستان 1999. همچنين در تابستان امسال ، تعداد افراد شاغل در كشور حدود 23.5 ميليون نفر بود. مطالعات فصلي تأييد مي كند كه با شيوع ويروس كرونا ، تعداد كارگران اين ايالت بين 1.2 ميليون تا 1.5 ميليون نفر كاهش يافته است. اما از سوي ديگر ، آمارها نشان مي دهد كه تعداد بيكاران كشور در 14 فصل گذشته از حدود 3.3 ميليون نفر در تابستان 1997 به 2.9 در تابستان 1998 و 2.5 ميليون نفر در تابستان 1999 افزايش يافته است. در تابستان سال جاري ، تعداد بيكاران نسبت به تابستان سال گذشته بدون تغيير باقي ماند و تغييرات كمي در مقايسه با بهار امسال ، همان 2.5 ميليون نفر داشت. در اين مدت ، نرخ بيكاري از حدود 12.2 درصد در تابستان 1997 به 10.5 درصد در تابستان 1998 و به 9.5 درصد در تابستان 1999 افزايش يافت. نرخ بيكاري در تابستان امسال نيز به 9.6 درصد رسيد كه در مقايسه با مدت مشابه سال گذشته ، اما در مقايسه با بهار امسال ، حدود يك درصد افزايش يافته است. آمارها نشان مي دهد كه نرخ بيكاري تابستان امسال يكي از پايين ترين نرخ ها در كشور در 14 فصل گذشته بوده است ، اما ما نبايد از آن راضي باشيم زيرا اين عدد نتيجه يك بازي ساده اعداد است. نمودارهاي نهايي وضعيت كل جمعيت 10 سال به بالا ، جمعيت غيرفعال و جمعيت فعال (كل شاغلان و بيكاران) را نشان مي دهد. همانطور كه آمار نشان مي دهد ، تابستان امسال تعداد افراد 15 سال به بالا 700000 نفر نسبت به تابستان گذشته افزايش يافته است. اين افزايش ظاهر مي تواند منجر به افزايش جمعيت فعال شود ، با اين حال ، داده هاي آماري مركز آمار ايران نشان مي دهد تابستان امسال در ميان 63 ميليون نفر از افراد 15 سال به بالا ، حدود 37 ميليون و 100 هزار نفر غيرفعال هستند. (نه شاغل و نه شاغل) 25 ميليون و 900 هزار نفر فعال (شاغل و بيكار). اين در حالي است كه در تابستان سال گذشته از 62 ميليون و 323 هزار نفر بالاي 15 سال ، حدود 36 ميليون و 200 هزار نفر غيرفعال و 26 ميليون نفر فعال بودند. به عبارت ديگر ، در تابستان سال جاري ، با وجود افزايش 700 هزار نفري بالاي 15 سال ، تعداد جمعيت فعال حدود 100 هزار نفر كاهش يافت و از سوي ديگر ، تعداد جمعيت غيرفعال در كشور يك ميليون افزايش يافته است. اشخاص اما بررسي اين آمارهاي نادرست چه فايده اي دارد؟ بايد بگوييم كه اين آمارها نشان مي دهد يكي از دلايل كاهش بيكاري خروج برخي از بيكاران از بازار كار و پيوستن به سرخوردگان يا نااميدان براي يافتن كار است. به عبارت ديگر ، اين وضعيت را مي توان از طريق تأثير “محققان دلسرد” بر بازار كار تحليل كرد. تأثير كارگران دلسرد نشان مي دهد كه در دوران ركود اقتصادي بسياري از افراد بيكار پيدا كردن شغل را تقريباً غيرممكن مي دانند و بنابراين تسليم مي شوند. اين كارگران به جاي متحمل شدن هزينه هاي مربوط به فعاليت هاي بي ثمر جستجوي كار ، خروج از ركود و بازار كار را انتخاب مي كنند. نتيجه اثر دلسرد كننده براي جويندگان كار اين است كه ميزان مشاركت نيروي كار روند چرخه اي مطابق با چرخه كسب و كار دارد ، در طول ركود اقتصادي كاهش مي يابد و در دوره رونق افزايش مي يابد. به عبارت ديگر ، اين اثر نرخ مشاركت را در دوران ركود كاهش مي دهد.
7.5 ميليون نفر كمتر از 6 ساعت در روز كار مي كنند
به گفته مركز آمار ، اين مركز افرادي 15 ساله و بالاتر را استخدام مي كند كه حداقل يك ساعت در هفته مرجع كار مي كنند ، كه همانطور كه اشاره كرديم در تابستان امسال حدود 23 ميليون و 405 هزار نفر بود. اما بر اساس همين اطلاعات ، حدود 14 ميليون و 845 هزار نفر از اين كاركنان 44 ساعت يا بيشتر در هفته و 7 ميليون و 424 هزار نفر كمتر از اين تعداد در هفته كار مي كنند. بررسي ساعات كار كاركنان دولت نشان مي دهد كه در كشور ما ، به دليل ساختار اقتصاد رسمي و غير رسمي ، برخي از كاركنان بالاتر از استاندارد و برخي ديگر بسيار كمتر از استاندارد كار مي كنند. سومين نظرسنجي از كاركنان 15 سال به بالا با ساعت كاري معمولي 49 ساعت يا بيشتر نشان داد كه 36.5٪ از كاركنان (8،425،000 نفر) معمولاً 49 ساعت يا بيشتر در هفته كار مي كنند. اين شاخص يكي از شاخص هاي كار شايسته است ، كه نشان مي دهد در كشور سوم تعداد زيادي از كاركنان بيش از حد معمول كار مي كنند. با اين حال ، در سال 1990 ، اين رقم در حدود 40 درصد بود و در واقع در سال هاي گذشته ، تعداد كاركنان بيش از حد معمول كار مي كرد. اگرچه اين آمار مي تواند مثبت باشد ، اما ابعاد منفي ديگري نيز دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرد. به نظر مي رسد پس از بحران هاي اقتصادي در سال هاي اخير ، برخي افراد شغل خود را از دست داده يا ساعات كمتري كار كرده اند. با توجه به گستردگي اقتصاد غيررسمي در كشور ، اين امر برطرف مي شود ، زيرا بسياري از مردان و زنان كارگر روزانه يا حتي كارگر ساعتي هستند كه در بخش هاي غيررسمي و بدون امنيت كار مي كنند و نمي توانند ساعات كار مطلوب و در نهايت حقوق كامل دريافت كنند. بر اساس آخرين داده هاي مركز آمار ، حدود 7.424 ميليون نفر در كشور كمتر از 44 ساعت در هفته كار مي كنند كه نسبت به گذشته افزايش يافته است. از اين تعداد ، 2 ميليون و 216 هزار نفر در ليست افراد كم كار و مابقي در رديف “ديگر” مشخص شده اند. با توجه به اين واقعيت كه نزديك به 7 ميليون كارمند در كشور فاقد بيمه هستند ، مي توان با اين آمارها تطبيق داد. در حقيقت ، 7،424،000 نفر كه زير سطح كار مي كنند افرادي نيستند كه براي رفاه خود زمان بيشتري را در اوقات فراغت يا تفريح مي گذرانند ، اما به دليل كار در بخش غير رسمي ، مشاغل روزانه يا حتي دستمزد ساعتي مزاياي ثبات هستند. شغل ، مانند بيمه ، حقوق كامل و غيره محروم است.
كارگران روستايي 1.5 ميليون نفر را از دست دادند
مركز سرشماري در اعلام آماري خود از تيتر مثبت استفاده كرده است: “در تابستان سال 1994 ، نرخ بيكاري براي جمعيت 15 سال به بالا 6.9 درصد بود.” مورد نگران كننده ديگر اين بار روستاييان هستند. بر اساس اين آمار ، در تابستان 1400 نرخ بيكاري روستايي با 12 درصد افزايش به 5.6 درصد رسيد ، در حالي كه نرخ بيكاري براي سنين 15 تا 24 سال به رشد بي سابقه اي 2.17 درصد رسيد. همچنين ميزان اشتغال ساكنان روستايي 15 سال به بالا در تابستان 1400 پايين ترين ميزان در دو دهه گذشته بوده است. تعداد كارگران روستايي 5 ميليون و 927 هزار نفر برآورد شده است كه نشان دهنده كاهش 200 هزار نفري نسبت به تابستان گذشته و 130 هزار نفر نسبت به بهار امسال است. آمار نشان مي دهد كه تعداد كاركنان 15 سال به بالا در بهار امسال بالغ بر 23 ميليون و 405 هزار نفر بوده است كه حدود 75 درصد از اين جمعيت در مناطق شهري و حدود 25 درصد از آنها در مناطق روستايي كار مي كنند. به به آمارهاي منتشر شده در تابستان 1400 همچنين نشان مي دهد كه اشتغال روستايي 500000 نفر نسبت به سال 1998 كاهش يافته است. در ميان همه صحبت ها و وعده هاي مقامات در خصوص حمايت از ايجاد اشتغال ، اين حادثه بي توجهي و عدم اولويت اشتغال روستايي در برنامه مقامات را نشان مي دهد. به مطالعه آمار اشتغال در سالهاي 1999 و 1400 نشان مي دهد كه تركيب مناطق توليد كننده نيروي كار در كل كشور رعايت نشده است. به گفته وي ، ما با كاهش 500 هزار شغل روستايي نسبت به سال 1998 و كاهش 1.5 ميليون و 500 هزار نفر در مقايسه با سال 1984 روبرو هستيم. با اين حال ، در دو دهه گذشته ، رونق روستايي و اقتصاد روستايي در حال رشد بوده است. دستور كار دولت ها ، و برنامه هاي سخاوتمندانه و الكتريكي براي اين مورد تأييد شده است. طرح اشتغال پايدار روستايي و عشايري در سال 1996 و تزريق 1.5 ميليارد دلار از صندوق توسعه ملي اشتغال روستايي و بنگاه هاي عشايري از جمله سياست هايي است كه در اين زمينه در سال هاي اخير دنبال شده است. همانطور كه در بالا ذكر شد ، بر اساس آخرين آمار ، حدود 500 هزار نفر در مناطق روستايي نسبت به سال 1998 شغل خود را از دست دادند كه در بخش كشاورزي 230 هزار نفر ، در بخش صنعت 13 هزار و در بخش خدمات 257 هزار نفر كاهش يافته است. ، به ترتيب.
انتهاي پيام
- یکشنبه ۱۱ مهر ۰۰ | ۱۴:۲۳ ۱۱ بازديد
- ۰ نظر